مراكز حساس دولتي يكي، يكي به تصرف انقلابيون درآمد. راديو تهران كه از ساعت 11 ظهر 22 بهمن در محاصره نيروهاي مردمي قرار داشت، در ساعت 2 بعدازظهر كاملاً در اختيار آنان قرار گرفت.
بر اساس اين گزارش در اين مطلب آمده است:
مراكز حساس دولتي يكي، يكي به تصرف انقلابيون در آمد. راديو تهران كه از ساعت 11 ظهر 22 بهمن در محاصره نيروهاي مردمي قرار داشت،در ساعت 2 بعدازظهر كاملا در اختيار آنان قرار گرفت.
اولين كلامي كه از راديو پخش شد و به گوش مردم رسيد نويد فتح اين مركز را ميداد:
"توجه بفرمائيد، توجه بفرماييد. اينجا تهران صداي راستين ملت ايران، صداي انقلاب است "
در ساعت 5:45 پيام امام خميني (ره) از راديو پخش شد و امام در اين پيام مردم را از اعمال غيرقانوني برحذر داشت...
*نوزدهم بهمن ماه 1357
اين روز با يك راهپيمايي بزرگ آغاز شد، اين راهپيمايي از جمله تظاهرات و اجتماعاتي بود كه به دعوت امام خميني (ره) در پشتيباني از نخستوزيري بازرگان برگزار ميشود.
راهپيمايي از 9 منطقه تهران شروع و به سمت ميدان آزادي ادامه يافت. گروه بسياري از همافران نيروي هوايي با يونيفورمهاي نظامي در اين راهپيمايي حضور داشتند شعارهاي راهپيمايان در دعوت از ارتش به همبستگي با ملت و حمايت از دولت موقت بود.
پس از آن كه تمام راهپيمايان نقاط مختلف تهران در ميدان آزادي تجمع كردند، قطعنامهاي توسط برگزاركنندگان مراسم خوانده شد كه در آن از فرار شاه و بازگشت رهبر انقلاب استقبال شده بود. همچنين ضمن حمايت از نخستوزيري بازرگان، نيروهاي مسلح به اطاعت از دولت او دعوت شدند. در اين قطعنامه به دولت بختيار جهت مقاومتش در برابر موج خروشان انقلاب اخطار داده شد و اعلام گرديد كه فقط قراردادهايي اعتبار دارند كه به تصويب دولت موقت رسيده باشند.(1)
پرسنل نيروي هوايي پس از اين تظاهرات عازم محل اقامت امام خميني (ره) شده و در مقابل ايشان اداي احترام كردند. اين خبر ب همراه تصويري باشكوه در روزنامه كيهان منتشر شد. اين اقدام براي سران ارتش چندان غيرمنتظره بود كه در اعلاميهاي در صدد تكذيب حضور نظاميان در اين راهپيمايي برآمدند. آنان كه هنوز بر توهم وفاداري و سوگند به شاه باقي بودند عكس اداي احترام همافران در برابر امام را جعلي خواندند. در مقابل اين اقدام ارتش، دفتر امام خبر و عكس كيهان را صحيح و واقعي دانست.(2)
از سوي ديگر اخبار روزنامهها در روز 19 بهمن حاكي از آن بود كه قرهباغي ارتش را از دخالت در سياست برحذر داشته بود.(3)
در مقابل موج حمايتها از دولت موقت، يك روز قبل از اين در 18 بهمن عدهاي تحت عنوان طرفداران قانون اساسي در سالن بدمينتون استاديوم امجديه (شيرودي) گرد آمده بودند. اين عده كه به دعوت جبهه وحدت ملي در اين مراسم حاضر شده بودند، با شعارهايي چون: زنده باد ارتش، پاينده باد قانون اساسي و بختيار سنگر تو نگهدار به ستيز با انقلاب اسلامي مردم ايران پرداختند. اين تجمع به گفته ناظران در حدود چهار، پنج هزار نفر را شامل ميشد.
قطعنامهاي كه در پايان اين مراسم قرائت شد بر حفظ قانون اساسي، استقلال و تماميت ارضي كشور، مبارزه با استعمار سرخ و سياه و حمايت از ارتش و دولت قانوني بختيار تأكيد داشت(4)
روز پنجشنبه 19 بهمن براي دولت موقت روز موفقيتآميزي بود. در اين روز دولت موقت روز موفقيتآميزي بود. در اين روز دولت ليبي دولت بازرگان را به رسميت شناخته و هفت وزارتخانه به تصرف كارمندان طرفدار دولت موقت در آمد(5) اين اقدامات بختيار را آشفته ساخت و او كه تا آن زمان دولت بازرگان را دولت سايه ميناميد وزيران كابينه بازرگان را به بازداشت تهديد كرد(6)
*جمعه بيستم بهمن 1357
روز 20 بهمن در حالي فرا رسيد كه مردم تهران براي شنيدن اولين سخنراني نخستوزير دولت موقت عازم دانشگاه تهران ميشدند. دانشگاه تهران پس از كودتاي 28 مرداد در معرفي تهاجم و سركوب رژيم شاه قرار داشت و بازرگان نيز در سخنراني خود به اين وظيفه خطير دانشگاه در آن سالها اشاره كرد؛ "دانشگاه چنين افتخار و حق بزرگي دارد كه هيچگاه بعد از 28 مرداد ساكت نبوده، در آن دورانهاي اختناق بعد از 28 مرداد و جبهه ملي، در اختناق شديدي كه بر سراسر ايران حكمفرما بود، تنها مكاني كه در آن اجتماع و اعتراض عليرغم مزاحمت، زندان، شكنجه و غيره تعطيل نشد و هر چند ماه. اگر نگوييم هر چند هفته فرياد مرگ بر شاه بلند ميشد. دانشگاه بود كه چشم و چراغ ايران بود. " بازرگان در اين سخنراني از بختيار خواست كه براي جلوگيري از خونريزي و اتلاف سرمايههاي كشور از قدرت كنارهگيري كند(7)
در آن سوي جبهه انقلاب، مخالفان به نام هواداران از قانون اساسي بار ديگر در ورزشگاه امجديه گرد آمدند. اين بار اجتماعكنندگان از فضاي ورزشگاه خارج شده و در خيابان روزولت (شهيد مفتح) تظاهرات كردند كه اين تظاهرات منجر به درگيري شد. از سوي ديگر در خوي عدهاي به نام روستائيان طرفدار قانون اساسي، مردم را مورد ضرب و شتم قرار داده و چند نقطه از شهر را به آتش كشيدند(8)
در حالي كه روز 20 بهمن رو به پايان بود، هيچ كس تصور نميكرد شبي پرحادثه در پيش باشد اما آن شب، تهران آبستن حوادث بود. اوايل شب عده زيادي از همافران و درجهداران نيروي هوايي در سالن آسايشگاه جمع شدند تا تصاوير امام را از تلويزيون ببينند. هنگامي كه تصوير امام (ره) بر صفحه پديدار شد، همافران با ابراز احساسات براي ايشان صلوات فرستادند. اين ابراز احساسات موجب خشم افسران تيپ گارد جاويدان شده و درگيري ميان طرفين شروع ميشود. در همان شب يگانهايي از تيپ جاويدان از نقاط ديگر تهران براي سركوب همافران عازم دوشانتپه ميشدند بامداد 21 بهمن در راه بود و پايگاه هوايي دوشانتپه لحظه به لحظه در حلقه تنگ محاصره نيروهاي گارد جاويدان در ميآيد. همافران كه در محاصره بودند متحمل تلفات شديدي شدند. در اواخر شب نيروهاي مردمي و گروههاي مسلح به ياري همافران شتافته و نبرد سختي بين دو طرف آغاز شد. سرانجام نيروهاي گارد مجبور به عقبنشيني شدند. هجوم دوباره نيروهاي گارد جاويدان به پادگان دوشانتپه نبرد خونين ديگري را رقم زد(9)
* 21 بهمن درگيري مسلحانه و نقشهاي براي كودتا
صبح روز 21 بهمن مردم تهران به هواداري از همافران تظاهرات كردند. در چند نقطه از تهران نزاع رخ داد و از ميدان فوزيه (امام حسين) تا خيابان نيروي هوايي به طور ممتد صداي تيراندازي به گوش ميرسيد. در حالي كه مردم به سمت دوشانتپه حركت ميكردند، عدهاي از همافران در منزل امام خميني (ره) پناه گرفتند. گزارش روزنامههاي تهران حكايت از كشته و زخمي شدن صدها تن درگيريهاي دوشانتپه داشت. در اين زمان آيتالله محمود طالقاني به نمايندگي از امام (ره) از يگانهاي نظامي خواست به پادگانهاي خود بازگردند و به درگيريها خاتمه دهند(10) از پيش از ظهر روز 21 بهمن مذاكرات ميان فرماندهان ارتش و رهبران انقلابيون آغاز شد، اما زد و خوردها در نقاط مختلف تهران ادامه داشت؛ پادگان سلطنتآباد در شمال تهران به تصرف انقلابيون در آمد و تا سياست نظامي آمريكاييها تسخير شد.
درب زندان اوين توسط مردم به روي زندانيان رژيم پس از سالها گشوده شد(11) اين تحولات در حالي رخ ميداد كه بختيار خود را هنوز نخستوزير قانوني ميدانست و در سخنراني خود در مجلس سنا از آمادگيش براي مذاكره با مخالفان خبر داد. عليرغم اين سخن، در ساعت 2 بعدازظهر 21 بهمن، از راديو اعلاميه فرمانداري نظامي تهران پخش شد. فرمانداري نظامي با رياست سپهبد رحيمي در اين اعلاميه ساعات منع عبور و مرور را از ساعت 30/16 تا 5 بامداد اعلام كرد و در اعلاميه بعد اين زمان تا 12 ظهر 22 بهمن تمديد گرديد(12) امام خميني (ره) در حالي كه بيمار بود، طي اعلاميهاي به مردم هشدار داد و اعلام نمود: "به دستور فرماندار نظامي وقعي نگذاريد و به خيابانها بياييد چرا كه گارديها و فرماندار نظامي توطئه كردهاند تا با استفاده از نبودن مردم، همافران را تار و مار كنند. "(13)
پس از اعلام سفارش امام (ره)مردم به خيابانها ريخته و در هر گوشهاي از شهر سنگري بر پا شد. به گفته خبرنگار بي بي سي روحانيون در بين شهر ميگردند و ميگويند كه آيتالله خميني اعلام كرده است ساعتهاي منع عبور و مرور غيرقانوني است و همچنين ايشان گفته است اگر لازم شود متقابلا ميجنگد. "(14) در جبهه انقلابيون در مورد اعلاميه فرماندار نظامي گمانهايي وجود داشت كه از آن جمله تصور بر اين بود كه فرمانداري نظامي قصد داشته با اعلام منع عبور و مرور از فرصت استفاده كرده و در خالي بودن خيابانها، امام خميني (ره) را دستگير كنند(15)
بختيار با همه تظاهري كه به مذاكره با دولت موقت داشت، سعي ميكرد با خشونت در مقابل انقلاب بايستد. از همين رو ساعت 6 بعدازظهر روز 21 بهمن در جلسه شوراي امنيت ملي با فرماندهان ارتش شركت كرد و از آنان خواست با شدت تمام مقررات حكومت نظامي را اجرا كنند. او حتي دستور داد منطقه اطراف پادگان دوشانتپه بمباران شود. و در همان جلسه دستور دستگيري سران انقلاب را صادر كرد(16)
عليرغم اين خطرها تهران بيدار بود و مردم به فرمان رهبر انقلاب، بياعتنا به حكومت نظامي در خيابانها سر كردند. از آنجا كه اين خبر در ميان مردم شايع شده بود نيروهاي ارتش از شهرهايي همچون قزوين به سوي تهران در حركتند، مردم شهرها اطراف تهران از خانههاي خود بيرون آمده و در خيابانها و جادهها مشغول حفر خندق و ايجاد مانع شدند تا بدين وسيله از پيشروي نيروهاي نظامي به سوي تهران ممانعت كنند.](17) در شهر تهران نيز وسايط نقليه بزرگ و اتوبوسهاي شركت واحد تا آنجا كه توانستند شاهراهها و خيابانهاي بزرگ را مسدود كردند تا از اين طريق مانع رفت و آمد ماشينهاي نظامي و تانكها بشوند(18)
* 22 بهمن، اعلام بيطرفي ارتش و پيروزي انقلاب اسلامي
صبح 22 بهمن 1357 فرماندهان ارتش آماده ميشوند تا در جلسه شوراي عالي ارتش در ستاد كل بزرگ ارتشتاران حاضر شوند. در ساعت 30/1 تعدادي از فرماندهان،معاونين، رؤسا و مسئولان سازمانهاي ارتش در اين جلسه حضور پيدا كردند. مهمترين اين افراد عبارت بودند از: عباس قرهباغي، جعفر شفقت، حسين فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، احمدعلي محققي، اميرحسين ربيعي، كمال حبيباللهي و عبدالعلي بدرهاي. جلسه با سخنان ارتشبد قرهباغي آغاز شد كه طي آن به تشريح وضعيت نيروهاي ارتش و مشكلات آنها پرداخت.
عبدالعلي بدرهاي فرمانده نيروي زميني از كمبود نيروهاي تحت امرش براي كمك به فرمانداري نظامي و جلوگيري از ورود گردان پياده لشگر قزوين پرده برداشت. آنچه در اين جلسه گفته شد، همه حكايت از ناتواني ارتش در برابر موج خروشان انقلاب داشت سپهبد حاتم خطاب به فرماندهان ارتش گفت:
به طوري كه تيمساران ملاحظه ميكنيد، با توجه به آخرين وضعيت خصوصي يگانها كه فرماندهان نيرو تشريح كردند،به عللي كه همه ميدانيم، ارتش در موقعيت خاصي قرار گرفته است كه نيروها بنا به اظهار فرماندهانشان قادر به انجام علمي نميباشند. از طرف ديگر اعليحضرت رفتهاند و بنا به اظهار نخستوزير، مراجعه نميكنند. ماهها است كه امور كشور تعطيل است. آيتالله خميني خواهان جمهوري اسلامي است. تمام ملت ايران هم عملا در اين مدت نشان دادهاند كه پشتيبان و خواستار جمهوري اسلامي هستند. بختيار هم با توجه به اظهاراتش در مجلس و همچنين در مصاحبههايش ميخواهد جمهوري اعلان كند ولي طرفدار در بين مردم ندارد، پيشنهاد من اين است كه در اين مناقشه سياسي ارتش خود را كنار كشيده و مداخله ننمايد.
در ساعت يك بعدازظهر اعلاميه ارتش مبني بر بيطرفي از راديو پخش شد. شوراي عالي ارتش در اين اعلاميه از سربازان خواست تا به پادگانها باز گردند(19)
امام خميني (ره) نيز در پيامي خطاب به ملت ايران از آنان خواست در عين هوشياري و مراقبت و آمادگي براي در هم كوبيدن هر نوع حمله تازهاي از سوي ارتش، از حمله، آزار و درگيري با آنها در پادگانهايشان خودداري شود.
از سوي ديگر در آن روز نمايندگان مجلس شوراي ملي به سفارش جواد سعيد رئيس مجلس به طور دستهجمعي استعفا دادند(20)
مراكز حساس دولتي يكي، يكي به تصرف انقلابيون در آمد. راديو تهران كه از ساعت 11 ظهر 22 بهمن در محاصره نيروهاي مردمي قرار داشت،در ساعت 2 بعدازظهر كاملا در اختيار آنان قرار گرفت(21)
اولين كلامي كه از راديو پخش شد و به گوش مردم رسيد نويد فتح اين مركز را ميداد:
"توجه بفرمائيد، توجه بفرماييد. اينجا تهران صداي راستين ملت ايران، صداي انقلاب است "
در ساعت 5:45 پيام امام خميني (ره) از راديو پخش شد و امام در اين پيام مردم را از اعمال غيرقانوني برحذر داشت(22)
بعدازظهر 22 بهمن روزي ديگر بود. سپهبد رحيمي فرماندار نظامي تهران و معاونش اولين افرادي بودند كه توسط مردم دستگير و به مدرسه رفاه آورده شدند. پس از سقوط پادگان جمشيديه در ساعت 7 بعدازظهر، نيكپي، منصور روحاني و نصيري رئيس سازمان اطلاعات و امنيت كشور (ساواك) كه در آنجا تحت نظر قرار داشتند توسط مردم دستگير شدند.(23)
طبق آنچه كه در روزنامهها نوشتند در حوادث روزهاي 21 و 22 بهمن 654 نفر شهيد و هزاران نفر مجروح شدند.(24)
ارجاعات:
1 . روزنامه اطلاعات، پنجشنبه 19 بهمن ماه 1357، شماره 15780، ص 1
2 . روزنامه كيهان، شنبه 21 بهمن 57، 10634، ص 1.
3 . روزنامه اطلاعات، پيشين، ص 1.
4 . روزنامه اطلاعات، پيشين، ص 8.
5 . همان، ص 1.
6 . همان، شنبه 21 بهمن 1357، شماره 15781، ص 8.
7 . عبدالعلي بازرگان، مسايل و مشكلات نخستين سال انقلاب از زبان بازرگان، ناشر، مولف، تهران 1362، ص 77.
8 . اطلاعات، پيشين، ص 8.
9 . همان، ص 2.
10 . همان، ص 2.
11 . مهدي بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت، رسا، تهران 1377، ج 2، ص 324.
12 . روزنامه اطلاعات، يكشنبه 22 بهمن 1357، شماره 15782، ص 8.
13 . پيشين، ص 8.
14 . ع. باقي، تحرير تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي ايران، تفكر، قم 1373، ص 448.
15 . پيشين، ص 448.
16 . همان، ص 450-449
17 . اكبر خليلي، گام به گام با انقلاب، حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي، تهران 1375، ج 1، ص 306.
18 . پيشين، ص 310
19 . غلامرضا نجاتي، تاريخ سياسي بيست و پنج ساله ايران، رسا، تهران 1373، ج 2، ص 392-387.
20 . روزنامه اطلاعات، دوشنبه 23 بهمن 1357، شماره 15783، ص 1.
21 . همان، يكشنبه 22 بهمن 1357، شماره 15782، ص 8.
22 . همان، دوشنبه 23 بهمن، ص 8.
23 . پيشين، ص 2.
24 . روزنامه كيهان، دوشنبه 23 بهمن 1357، شماره 10636، ص 2.